این اثر برای من خیلی ارزشمنده چون در یکی از سخترین لحظات زندگیم کشیدم. وقتی به این اثر نگاه میکنم انگار برای من خیلی آشناست، انگار زمانی در بچگی اینجا بودم، البته یادمه در زمان بچگی زیاد به بندرانزلی سفر میکردیم و پدرم به تالاب های این شهر بسیار علاقه مند بود، یادمه وقتی سوار قایق میشدیم و در سکوت تالاب بین نیزارها حرکت میکردیم انگار که همین تصویر در ذهنم تداعی میشه.
خش خش نیزارها. در کنار حس آرامش تالاب های انزلی حس تاریکی و ترس را هم به من میدهد، یادمه در زمان بچگی این همش حس میکردم از بین نیزارها و یا آب موجودی بیرون میاید و ما را میبلعد. ولی در کل باید بگم که حس عجیب و قشنگی بود. از این خاطرات ۲۰ سالی گذشته و با من فقط حس قشنگش مونده.